پنج نوجوان مکزیکی-آمریکایی عاشق گلف، در سال ۱۹۵۵ به دلیل عدم دسترسی به زمین گلف، با خلاقیت و پشتکار، زمین گلف مخصوص خود را در دل بیابان جنوب تگزاس ساختند.
پس از اینکه یک سونامی مدرسهی ابتداییِ یک روستا را بهمراه تمام دانش آموزانش از بین میبرد، تا ده سال مردم این شهر عزادار می شوند و تمام خوشی ها از این روستا ناپدید می شود. یک روز مردی به نام لئو درون دریا غرق میشود و ساعاتی بعد بطور معجره آسایی زنده میشود. مردم روستا این را نشانه ای از سمت خدا می بینند و...
سرپرست یک یتیم خانه برای نجات یتیم خانه ، خود و بچه هایش با یک ناخدای قایق شریک می شوند تا فرصتی برای برنده شدن در یک مسابقه پرسود ماهیگیری داشته باشند...