تام پس از یک تصادف به کما میرود و زمانی که از کما به هوش می آید متوجه میشود که قطعات تلفن هوشمندش درون سرش جاسازی شده است و بدتر از آن اینکه او دیگر نمیتواند یک فرد عادی باشد زیرا بدنش در حال توسعهی یک نیروی فوق العاده قوی است...
دلیا بالمر پرستار یک مرکز روانکاوی، با سوینی که به قتل نامزد سابقش اعتراف کرده است ملاقات میکند. سوینی به دلیا حمله میکند و قبل از اینکه دستگیر شود، فرار میکند. هفت سال بعد دلیا زندگیاش را دوباره میسازد اما دوباره با سوینی روبهرو شود...
یک تفنگدار سابق آمریکایی که با اختلال هویت تجزیه ای دست و پنجه نرم می کند، قدرت خدای ماه مصری را دریافت می کند. اما به زودی متوجه میشود که این قدرتهای تازه کشف شده میتوانند هم یک برکت و هم یک نفرین برای زندگی پریشان او باشند.