پس از اینکه سرلی توانست محبوبیت و اعتبارش را را نزد اهالی پارک بدست آورد ، اکنون به کمک دوستان خود به محافظت از پارک و تامین نیازهای مادی آنجا میپردازد. اما به تازگی یک شهردار شرور قصد دارد پارک را برای انجام برخی کارهای غیرقانونی خراب کند. این امر که همهی اهالی پارک را به شدت نگران نموده است ، آنها را مجبور میکند بار دیگر با کمک یکدیگر برای این مشکل راه حلی پیدا کنند...
به کارگران اخراج شده از یک انبار رشوه داده می شود تا یک شب دیگر آنجا کار کنند و موجودی انبار را چک کنند، اما این موضوع آنها را به سمت عواقب فاجعه باری سوق میدهد...
شخصیت اصلی این کارتون سنجابی به نام سارلی می باشد که از پارک تبعید می شود و مجبور است که در شهر زندگی کند و زنده بماند . خوش بختانه او با چیزی مواجهه می شود که می تواند زندگی او و تمامی اعضای پارک را نجات بدهد و فرصت مناسبی را در اختیار او قرار می دهد که در این بین با حوادث مختلفی مواجهه می شود که پیشنهاد می کنیم این انیمیشن زیبا را از دست ندهید .
داستان یک ماهی است که تلاش می کند بر روی زمین به تکامل رسیده و زندگی کند و گربه ای به نام چیپس که در تلاش است تا به زندگی مرفع و لذت بخش گذشته ی خود بازگردد و دوباره به آرامش برسد . این دو برای رسیدن به هدف خود باید طلسم خاصی را پیدا کنند تا به آنها برای این دستیابی به هدف آنها کمک کند . این دو برای رسیدن به این طلسم باید از خطرات و مشکلات بسیاری بگذرند و با آنها مبارزه و مقابله کنند . ولی باید برای بدست آوردن این طلسم که یک استخوان جادویی است ، این دو با کمک گرفتن از دوستانشان به مقابله با دشمنان و موانع سره راه شان ، برای رسیدن به طلسم و در نهایت برآورده کردن آرزویشان تلاش میکنند.
در شب هالووین، فرانسین با زنی مسن و بسیار مرموز آشنا میشود؛ بینکی خودش رو توی خونهی ارواح خیلی جالب آقای رتبرن میبینه؛ و آرتور، باستر و لادونا میترسن که خونهی درختیشون ممکنه روحزده باشه.
هنگامی که بلیتزن از گوزنهای بابانوئل در بیست و یکم دسامبر بازنشستگی خود را اعلام میکند ، یک اسب مینیاتوری سه روز فرصت دارد تا رویای زندگیاش برای به دست آوردن جایگاهی در تیم بابانوئل را در آزمونهای قطب شمال ، به سرانجام برساند…
در سال 1890 (ویلیام مرداک) از تکنیک های رادیکال پزشکی قانونی از جمله شواهد انگشت نگاری و ردیابی، برای حل برخی از وحشتناک ترین قتل های شهر استفاده میکرد...
دیوی و جونزی، احساس میکنند که با همسالان خود و پسزمینههای پیش پاافتاده دبیرستانشان بیتفاوت هستند. وقتی متوجه میشوند که قفسهشان در واقع یک پورتال به یک Multiverse است، وارد ماجراجوییهای جدیدی میشوند.
وقایع این مجموعه انیمیشنی پیرامون پسری به نام تیموتی می باشد که یک پدر و مادر عجیب به نام های Cosmo و Wanda دارد. پدر و مادر او هر خواسته ای که او داشته باشد برایش فراهم می سازند همین امر باعث به وجود آمدن مشکلات برای تیموتی می شود که باید آنها را حل کند .
خانم "فریتزل" همراه با گروهش در یک اتوبوس مستقر هستند که در آن وسایلی با تکنولوژی پیشرفته قرار دارد و کودکان را دعوت می کنند که با آنها همراه شوند و با دنیای فوق العاده علم آشنایی پیدا کنند ...