کارا و بن به یک استراحتگاه برمی گردند و در آنجا عاشق یک سال قبل شدند. آنها دوست او مگان را دعوت می كنند ، به این امید كه او با دوست بن ، شان كه حالا پزشك توچال است ، دوباره بهم وصل شود. در طول سفر کارا یک جواهر فروشی را پیدا می کند ، و باعث می شود که او پیشنهادی را از بن پیدا کند ، اما سوء تفاهم ممکن است نقشه او را یخ بزند