دو سرباز که در حال فرار می باشند اشتباهاً بعنوان قهرمانان جنگ شناخته شده و وارد سیاست فاسد یک شهر کوچک میشوند. در پی این اتفاق، جرایمی همچون قتل نیز کم کم گریبان گیر آنها میشود...
داستان فیلم از جایی شروع می شود که سر و کله سینتیا و مری پیدا می شود تا ارث و میراث به جا مانده برای سینتیا از پدربزرگ مرحومش را با خود ببرند. تنها چیزی که او به ارث برده است، یک شمشیر باستانی است که پدربزرگش معتقد بود یک مدرک است. این شمشیر مدرک اثبات این است که جنوب در جنگ داخلی پیروز شده است…