در حالی که هورنبلور (ایوان گرافود) برای امتحان خود مطالعه می کند، او و افسران همکارش باید مانع از بین بردن ناوگان بریتانیایی «کشتی آتش نشانی» اسپانیایی شوند...
در سال 1838، "الیزابت" زیبا می پذیرد فرزند یک مرد ناشناس را به دنیا بیاورد و در ازایش آن مرد بدهی های پدرِ "الیزابت" را پرداخت کند. هنگام تولد همانطور که از قبل موافقت کرده بود، "الیزابت" بچه را تحویل داده و دیگر او را نمی بیند. هفت سال بعد او به عنوان پرستار همان دختر استخدام می شود و...
یک پزشک جوان و مشتاق به اسم "رابرت مریوال" خودش را در خدمت یک پادشاه می بیند و اینکه یکی از چاپلوسان عزیز پادشاه را نجات داده است. و از همین فرصت استفاده می کند و جایگاه خودش را حفظ می کند...