داستان درباره خانوادهای است که سی سال پس از جشنی در سال ۱۹۸۴، در جنگل دور هم جمع میشوند. در این دیدار، آنها با راز ثروت و قدرت خود که ناشی از یک پیمان شیطانی است، روبرو میشوند.
"ويل کين"، پنجاه ساله و ثروتمند، قابليت بسياري در جلب توجه زنان دارد، اما نمي تواند رابطه اي طولاني مدت با آنان داشته باشد. تا اين که يک روز به طور اتقافي"شارلوت فيلدينگ"، دختري جوان و مليح را مي بيند و خيلي زود با هم رابطه برقرار مي کنند...