Spencer Korcz

مرد جوانی که از پدر بیمار لاعلاج خود مراقبت می کند در گردابی از قتل و جنون فرو می رود...

مردی مبتلا به بیماری واگیردار، در جهانی که پس از یک فاجعه‌ی جهانی به ویرانی کشیده شده است، برای زنده ماندن و یافتن اندکی امید تلاش می‌کند.

داستان در مورد مردی است که 20 سال پیش بر علیه برادر قاتلش در دادگاه شهادت داده بود. او اکنون به زادگاهش در روستای کنتاکی بازگشته تا با خانواده‌ی شکست خورده اش روبرو شود...

این فیلم داستان سه دوست را روایت می کند که بعد از یک مهمانی سه نفره در جنگل، متوجه می شوند که توسط روحی تسخیر شده اند اما نمی توانند آن را بیان و یا توجیه کنند. هنگامی که آن ها سعی می کنند که خاطرات خود از شب گذشته را کنار هم بگذارند تا بفهمند چه اتفاقی افتاده است، متوجه می شوند که برخی هیولاها حتی از انسان ها هم بهتر هستند…