این داستان رابطه پدر و پسر را در زمان رژیم مائویستی چین در دهه 1950 روایت میکند. پدر که یک نقاش حرفهای است، برای بازآموزی به اردوگاه کار فرستاده میشود و در آنجا قدرت نقاشی خود را از دست میدهد. او سعی میکند به پسرش نقاشی را یاد بدهد، اما با وسواس زیاد این کار را میکند. رابطه پیچیده و درگیر بین پدر و پسر که از کودکی تا بلوغ پسر ادامه دارد، در نهایت به شکل غافلگیرکننده و حساسی حل میشود.
مهندس ژائو شوکسین بازی شطرنج را بسیار دوست دارد. یک بار در طول سفر کاری خود، او یک شطرنج توپ سیاه را از دست می دهد که منجر به عواقب غیرمنتظره ای برای او می شود...