داستان فیلم درباره "گریسی هارت" مامور FBI است. پس از موفقیت او در دستگیری تروریست ها در مراسم ملکه زیبایی، از او در مراسم های گوناگون تجلیل میشود تا اینکه دوستان او به نامهای "شرلی" و "استن" در لاس وگاس ربوده میشوند. اکنون او تمام تلاش خود را برای نجات آنها از دست ربایندگان انجام میدهد و این در حالیست که...
یک افسر ارتش به کوههای اسموکی برمیگردد و سعی میکند تا دوستانش را متقاعد کند که به ارتش اجازه دهند یک سایت موشکی در زمینشان بسازند. هنگامی که او به آنجا می رسد، متوجه می شود که یک پسر عموی شبیه به هم دارد...