Pyotr Mamonov

مورو به خاطر بدهی پولی کلاهبردار اسپارتاک به زادگاهش آلما آتا بازمی گردد و نزد دوستش که مدت ها از او جدا شده بود می ماند. عشق قدیمی بازگشته است، اما دینا با رفتار عجیب خود او را شگفت زده می کند...

در روسیه قرن شانزدهم که دچار آشوب بسیار است، "ایوان مخوف" معتقد است ماموریت مقدسی به دوش دارد. او که معتقد است می تواند نشانه های الهی را ببیند، پیشبینی رسیدن مجازات بزرگی را می کند و...

جایی در شمال روسیه، در یک صومعه کوچک ارتدوکس روسی، مردی غیرعادی زندگی می‌کند که رفتار عجیبش راهبان همکارش را گیج می‌کند، در حالی که دیگرانی که از جزیره دیدن می‌کنند، معتقدند که این مرد قدرت شفا دادن، جن‌گیری شیاطین و پیش‌گویی آینده را دارد...

مورو به آلما آتا باز می گردد و وقتی متوجه می شود که آنها به دوست سابقش مواد مخدر می فروشند با مافیای محلی مبارزه می کند...