یک فرد منزوی و البته به پروا، هنگامی که تصاویر و فیلم های شخصی اش در شبکه های اجتماعی منتشر شده و دست به دست می چرخد، به سرعت زندگی برایش کابوسی می شود که خلاصی از آن کاری سخت است …
آنی یک کودک خوشحال یتیم است که تصمیم دارد برای رسیدن به خیابان های نیویورک تلاش کند. او زمانی که بچه بود توسط خانواده اش تنها گذاشته می شود و آن ها به او قول داده بودند که روزی بر می گردند. اکنون زندگی با مادر ناتنی اش خانم هانیگان بسیار سخت است، اما همه چیز در شرف تغییر است...
یک نویسنده مشهور که محدود به ویلچر می باشد، به یک روستای کوچک می رود و در آنجا با یک مادر بیوه و سه فرزندش آشنا می شود، کسی که به او در بدست آوردن دوباره شوق نویسندگی کمک می کند...