داستان واقعی “باربارا دالی” دختری زیبا که با مردی بالاتر از سطح خود به نام “بروکس بیکلند” ازدواج می کند. تنها فرزند آنها به چشم پدر خود یک انسان شکست خورده است. همانطور که او بزرگ می شود به مادر تنهای خود نزدیک تر می شود دانه های یک تراژدی کاشته می شود ...
مردی که در جوانی اخته شده بود، پیوند عضو غیرمعمولی را دریافت می کند . هنگامی که جراحان او نمی توانند بیشتر در مورد منشأ آن به او بگویند، او تصمیم می گیرد تا تاریخچه آن را برای خود کشف کند...
"آلف هیچنز" پسری است که شغلی ندارد، با دوستش "مریلین" رابطه ای ناپایدار برقرار کرده و آرزوی رسیدن به موفقیت در تجارت موسیقی را دارد. موسیقی پاپ شاد، با پیش زمینه ای درباره طبقه کارگر، با اجرا در مکانهای اصلی لندن کاری است که او می کند ....
گرگوری با مهمترین تصمیم زندگیاش روبرو میشود، او میخواهد مادر جانشین فرزند هم اتاقیاش باشد، اما همچنین میخواهد با کارفرمای ثروتمند خانوادهاش، جیمز، ازدواج کند...