Michael Christopher Rodney

تچالا پس از مرگ پدرش، پادشاه واکاندا، به خانه‌اش که کشوری منزوی و با تکنولوژی پیشرفته در آفریقا است بازمی‌گردد تا بر تخت سلطنت تکیه زده و به جایگاه بر حقش به عنوان پادشاه برسد.

یک بوکسور سرگردان به نام رادنی به صورت اتفاقی با یک پسر جوان آشنا می‎شود. هر دو که گذشته‎ای سخت داشته‎اند به یکدیگر کمک می‎کنند تا برای روبرو شدن با آینده آماده شوند ، در حالی که با مصیبتی در گذشته در حال مبارزه هستند و…

سه مادر که در حومه شهر زندگی میکنند به طور ناگهانی خود را در شرایط نا امید کننده ای میبینند و تصمیم می گیرند که اوضاع را کنترل کنند و همه چیز را به خطر می اندازند تا قدرت خود را دوباره بازیابند....