” کریستین ” برای جشن عروسی پدرش به شهر زادگاهش برگشته است . او با دوستان قدیمی و خانواده اش یاد و خاطره گذشته را زنده میکند ولی متوجه حقیقتی میشود که ممکن است بسیار دردناک باشد…
داستان این اقتباس، دربارهی پزشکی است که متوجه آلودگی شدید آبهای مقدس یک شهر میشود. با این حال، به دلیل وابستگی اقتصادی مردم به این آبها، هشدارهای او نادیده گرفته میشود.
تیمسار سلیمانی و همسرش در روابط خود به بن بست میرسند، تلاش های وکیل خانواده برای بهبود اوضاع زندگی آنها بی نتیجه می ماند ،سالها بعد گناهان تیمسار گریبان مازیار ( پسر جوانش ) را میگیرد و مسیر عشق و زندگی او را دشوار می سازد. و …
حسام برای درمان بیماری اش مجبور است به خارج از کشور سفر کند. سارا همسر او مخارج سفر او را تامین می کند، اما می گوید که این پول را از محل ارثیه پدرش به دست آورده است. حسام بهبودی می یابد سارا پنهان از چشم شوهرش با کار سخت و مداوم خیاطی سعی می کند بدهی های خود را پرداخت کند و…