در بهار سال 1945 قطاری که صدها زندانی یهودی را اخراج می کرد در نزدیکی یک روستای کوچک آلمانی که توسط ارتش سرخ اشغال شده بود سرگردان شد. محکوم به یکدیگر و در بستری از بی اعتمادی عمیق، استیصال و انتقام، غیر منتظره...
زنی به نام جانا با چالش های ناعادلانه دنیای پول و سرمایه مواجه است، زندگی کاری او توسط خودخواهی، تلاش برای موفقیت و سرعت رده بندی میشود و به هیمن دلیل او باید تصمیمات مهمی را برای ادامه کارش بگیرد و...