Hinata Tadokoro

تاکاگی و نیشیکاتا، دو دانش آموز سال آخر دبیرستان، در آستانه تعطیلات تابستانی، بچه گربه ای به نام هانا را پیدا می کنند و تصمیم می گیرند تا زمان یافتن مادرش، از او مراقبت کنند.

سوفیا ریلر، یک نجیب ترسو، نعمت خدای گوریل را انتخاب کرد - قدرت رزمی نهایی. اکنون رویای او برای یک زندگی دانشجویی صلح آمیز از بین رفته است زیرا شوالیه های سلطنتی قدرت بی نظیر او را به خدمت می گیرند. سوفیا با شعبده بازی، زندگی شوالیه‌ها و قدرت فوق‌العاده‌اش، به سختی می‌آموزد که قدرت گوریل چندان ساده نیست.

برای مونا کاوایی، به دست آوردن قلب ها و چرخش سرها به طور طبیعی اتفاق می افتد. همه چیز با ورود مداکا کورویوا، یک دانشجوی انتقالی جدید تغییر می کند. او حتی یک بار دیگر به مونا نگاه نمی کند و این زندگی او را زیر و رو می کند! مونا تمام تلاشش را می‌کند تا مداکا را به دست آورد، حتی گاهی اوقات به افراط می‌رود. با رام کام جدیدی در مورد ملکه زنبور عسل و پسری بی حوصله در میان سالن های مدرسه همراه شوید.

آلینا فکر می‌کرد که شغل مناسبی را به عنوان مسئول پذیرش انجمن پیدا کرده است. پایدار، ایمن است و یک لباس فرم فوق العاده زیبا دارد. اما این کنسرت رویایی هر زمان که ماجراجویان در پاکسازی یک سیاه چال گیر می کنند به یک کابوس اضافه کاری تبدیل می شود. آلینا که از شب های طولانی خسته شده، شروع به پایین آوردن رئیس ها می کند! او حتی به دلیل مهارت های چشمگیرش نام جلاد را نیز به خود اختصاص داده است. آیا او می تواند هویت خود را مخفی نگه دارد؟

نبرد رویال نهایی برای الوهیت آغاز شده است. دانش‌آموزان دبیرستانی باید از قدرت‌های منحصربه‌فرد خود برای رقابت با یکدیگر برای کسب عنوان آرزومند «خدا» استفاده کنند. اما با بدتر شدن هر دعوا از قبل، اتحادها شکل می گیرد و خیانت ها رخ می دهد. چه کسی پیروز ظاهر خواهد شد و تاج و تخت خدایی خود را به دست خواهد آورد؟

کیسوکه نیجیما از زمانی که همسرش تاکای 10 سال پیش درگذشت، در اندوه زندگی می کرد. اما زمانی که دختر جوانی به ملاقات دختری می‌رود که ادعا می‌کند تاکای تناسخ یافته است، کیسوکه و دخترش، مای، به یک دیدار مجدد معجزه‌آسا کشیده می‌شوند. از آنجایی که دختر جزئیات صمیمی را فاش می کند که فقط آنها می توانستند بدانند، خانواده نیجیما به آرامی شروع به بهبودی می کنند و عشق و گرما را به غیرمنتظره ترین شکل دوباره کشف می کنند.

داستان بین دوره های کاماکورا و موروماچی، در طی بازسازی کنمو، داستان هوجو توکیوکی، پسری است که پس از سرنگونی خانواده اش توسط آشیکاگا تاکاوجی، در حال فرار است. با تنها متحدانش که یک کشیش سایه دار و پیروانش هستند، لرد جوان باید با تنها سلاح خود انتقام بگیرد و شکوه خود را بازیابد: توانایی فوق بشری برای فرار و پنهان شدن.

در هکایدو در سرزمین های دوردست شمالی ژاپن, "سوگی موتو" از جنگ بین امپراطوری های روسیه و ژاپن جون سالم به در برده . در حین جنگ به او لقب سوگی موتوی فناناپذیر رو دادن . سوگی مو به امید این که زنش رو که قبلا یک بیوه بوده و در جنگ به بیماری مبتلا شده, نجات بده به دنبال پولدار شدن ـه و به جویندگان طلا پیوسته . در حین جست و جوهاش برای طلا نقشه ی یک محموله ی مخفی طلا رو که متعلق به جنایتکارها و خلافکارهاست, پیدا میکنه . سوگی مو با همکاری یک دختر دورگه ...