Marisha Triantafyllidou

جان که هنگام تولد در کوه های یونان در یک شب طوفانی رها می شود، بدون اینکه پدر یا مادرش را بشناسد، به خانه برده می شود و به فرزندی پذیرفته می شود. او در جوانی با آیرو، سرپرست زندان ملاقات می کند که پس از یک تراژیک مرگبار در آن زندانی می شود...

داستان مردی که تنها زمانی احساس خوشبختی می‌کند، مردی معتاد به غم و اندوه، که آنقدر نیاز به ترحم دارد، حاضر است برای برانگیختن آن از دیگران دست به هر کاری بزند. این زندگی یک انسان در دنیایی است که به اندازه کافی برای او بی رحمانه نیست.

در یک جزیره یونانی، یک پزشک میانسال با یک گردشگر جوانش که به او اجازه می‌دهد تا همراه با گروه دوستانش مهمانی بگیرد.

"دنی" شانزده ساله و "ادیسیوس" هجده ساله که در زادگاه خود احساس غربت می کنند، پس از مرگ مادر آلبانیایی تبار خود، کشور را به دنبال پدر یونانی خود جستجو می کنند...

دزد دریایی یونانی که به تاجر تبدیل شد، یوانیس وارواکیس، ثروت خود را با فروش خاویار در روسیه و سراسر جهان به دست آورد. وارواکیس در تمام زندگی خود برای آزادی خود و سپس برای کشورش تلاش می کند...

‌ ‍ ‎

در مورد یک درام با محوریت مهاجران غیرقانونی که در اتحادیه اروپا زندگی می کنند.

معمولا روز‌های تعطیل و اواخر هفته، به سرعت به اتمام می‌رسند. اما چرا چنین قانونی برای دوشنبه (اول روز کاری هر هفته) صادق نیست؟

Orestes در طول همه‌گیری به جزیره‌ای کوچک سفر می‌کند تا جشنواره موسیقی را از ابتدا برپا کند. او در مواجهه با جامعه کوچک جزیره، خود را درگیر یک داستان عاشقانه افراطی می بیند.