داستان در مورد نوازنده نوجوانی به نام ایچیکا از منطقه شیبویا است که با هاتسونه میکو آشنا میشود. آنها با همکاری یکدیگر تلاش میکنند تا میکو بتواند به کمک موسیقی، ارتباطات احساسی مؤثری برقرار کند.
سومین و آخرین قسمت از مجموعه گیون، با عنوان گیون 3، پس از رویدادهای میکس هیراگی به وقوع میپیوندد و بر روابط پیوسته میان شخصیتهای اصلی داستان تمرکز دارد.
محبوب بودن کار سادهای نیست. شکست دادن ساکو (Saku Chitose) خیلی سخته. محبوبترین بچه تو دبیرستان؟ بله. یه شهرت محکم که حتی حملات آنلاین خفن نمیتونن خرابش کنن؟ بله. یه گروه رفیق که هم خوشگلن هم باحال؟ بله. ولی وقتی یه معلم ازش میخواد به یه دانشآموز که چند ماهه تو اتاقش قایم شده کمک کنه برگرده، دنیای بینقص ساکو دیگه مثل قبل نمیمونه. این دیگه چیه، یه جور داستان هارمی برای آدمای معمولیه...؟
Yuuya، نیمی از پسران دوتایی پاپ ZINGS، ممکن است تنبلترین مجری در صنعت موسیقی ژاپن باشد. شریک زندگی او هر شب 110 درصد را ارائه می دهد (و خوشبختانه او کاملاً محبوب است)، اما رقص نیم تنه و شلخته یویا و رفتار خصمانه او نسبت به تماشاگران باعث شده است که طرفداران از او و نماینده اش متنفر باشند و به دنبال بهانه ای باشند. تا او را شل کند حرفه یک بت پاپ، مسیری برای تفریح و تحسین آسان یوویا نیست... پس از یک کنسرت بیجان، یویا با دختری در پشت صحنه ملاقات میکند. او یک لباس رنگارنگ به تن کرده است، او پر از شور و نشاط است، و تنها چیزی که از زندگی میخواهد این است که اجرا کند. فقط یک مشکل وجود دارد: او یک سال است که مرده است. این روح آساهی موگامی است، خواننده محبوبی که زمان حضورش در صحنه به طرز غم انگیزی کوتاه شد، مگر اینکه... اگر ارواح واقعی هستند، آیا واقعاً تسخیر روح تا این حد طولانی است؟
روزی روزگاری ساحره ای به نام الینا بود که به سفری در طول دنیا رفت. در طول مسیر، همه جور آدم رو از کشوری پر از جادوگر میبینه که عاشق خودشن - ولی در هر دیدار، الینا فقط بخش کوچکی از داستان میشه و دنیای خودش کمی بزرگتر میشه.