«ویرژینی» دختری است که وسواس به دروغگویی برای حال خوب دیگران دارد. اما زندگیاش با چالشی جدی روبهرو میشود؛ تمام دروغهایی که گفته است، یکباره واقعی و قابل اثبات میشوند. خوشبختانه، فیل (دوستپسر او) قبلاً وقوع چنین رویدادی را پیشبینی کرده بود.
سیمون یک دروغگوی اجباری است. خانواده و همکارانش مداخله ای را سازماندهی می کنند اما به درگیری تبدیل می شود و سایمون همه چیز را انکار می کند. روز بعد، او در واقعیتی از خواب بیدار می شود که در آن همه دروغ های او اکنون به واقعیت ثابت شده اند.