لورا به عنوان معلم دو کودک یتیم که در مزرعه قهوه زندگی می کنند استخدام می شود. به تدریج، او احساس می کند که کودکان تحت تأثیر شیطانی روحیه های خصمانه ای هستند که در آنجا زندگی می کند...
با نزدیک شدن به قانونی شدن شرطبندی، سندیکای تبهکاری زیرزمینی ریو دچار آشفتگی میشود. این آشفتگی ناشی از تمایل یک گروه جنایتکار خارجی به بازار محلی و ظهور سریع پروفتا، مدعی جدید برای سلطنت بر شهر است.
مارسلی با الهام از اینفلوئنسر مورد علاقه اش، مدرسه را رها می کند تا به شهرت اینترنتی برود. اما داشتن فالوورهای زیاد ممکن است آنطور که او فکر می کرد مبارک نباشد.