در مجارستان ، جنبش ملی به رهبری کوثوت درهم شکسته شده و هژمونی اتریش دوباره برقرار شده است ، اما احزاب با اقدامات خشن ادامه می دهند. ارتش برای ریشه یابی چریک ها ، افراد مظنون را جمع می کند و آنها را در قلعه ای منزوی زندانی می کند.
در آخرین روزهای جنگ جهانی دوم، پسری هفده ساله در حومه شهر سرگردان است. او توسط سربازان شوروی اسیر می شود، سپس آزاد می شود، بعدها یک بار دیگر اسیر می شود - پس از اینکه لباس آلمانی را برای گرما به تن می کندو در یک پادگان دورافتاده زندانی می شود، جایی که با یک سرباز جوان روسی دوستی برقرار می کند...
مایکل تیمار، ناخدای سنت باربارا، با دختر یک اشراف ترک در حال فرار ازدواج می کند. تیمار در حالی که به طرز ماهرانهای ثروت همسرش را مدیریت میکند، بین خواستههای تمدن بورژوایی و آرمان آزادی سرگردان است...
داستان دختر روستایی و آینده داری به نام "ماری پاتاکی" که پدرش او را از دیدن مرد مورد علاقه اش محروم کرده است. با این وجود پدرش تصمیم می گیرد او را به ازدواج مردی سالخورده و ثروتمند در آورد...