یک آدمکش بازنشسته با پسر غریبهاش دوباره متحد میشود، اما گذشته خطرناکش دوباره سراغشان میآید و آنها را مجبور میکند که با هم فرار کنند و در عین حال توطئهای تاریک را کشف میکنند که رابطهشان را تهدید میکند.
مردی توسط یک کامیون تانک بزرگ تعقیب می شود که سعی می کند او را از جاده خارج کند. او در بیمارستان بیدار می شود، آسیب دیده، اما به نوعی زنده است. با این حال، او هیچ ایده ای ندارد که او کیست، بنابراین او به دنبال پاسخ هایی می گردد که ...
دو غریبه سرسخت با محموله ای کوکائین در یک قایق غرق شده برخورد می کنند. پس از توافق برای فروش آن و تقسیم پول نقد، آنها با پلیس، قاتل های نقابدار و یک گانگستر کت و شلوار تیزی معروف به "خیاط" درگیر می شوند.
کاراگاه ماهری به اسم جولین بابتیست، در تعطیلاتی که با همسرش میگذراند، به دوست دختر سابقش که رئیس پلیس آمستردام است، کمک میکند تا تحقیقاتی را به سرانجام برساند.