ورن ویلیامز، درمانگر هنری، پس از مرگ مادر خواندهاش متوجه میشود که مادر واقعیاش نیز به همین شکل جان خود را از دست داده است. او به این باور میرسد که پدرش هر دو زن را به قتل رسانده است. او باید راهی پیدا کند تا خود و خواهر و برادران کوچکترش را از پدرش دور نگه دارد...
هنگامی که برنامه ریز عروسی پسر خوآن به طور غیرمنتظره ای کار را ترک می کند، او باید عروسی پسرش را در شب کریسمس با کمک بیو، عموی عروس هماهنگ کند. همانطور که آنها در کنار یکدیگر کار می کنند، متوجه می شوند که سرنوشت و گذشته آنها در هم تنیده شده است...