زنی که سابقه اعتیاد به مواد مخدر دارد، شاهد وقوع یک قتل میشود. او برای نجات جان دخترش، چارهای جز همکاری با قاتل ندارد. این زن باید در یک رقابت نفسگیر با زمان، پلیس و تبهکاران زیرزمینی، تنها کسی را که دوستش دارد نجات دهد.
بعد از اینکه بابانوئل تمام گوزن هایش را از دست داد، از جادوگر کریسمس کمک می خواهد. با این حال، او در مقابل خانه یک خانواده سقوط می کند و حافظه خود را از دست می دهد...
داستان دو کودک خردسال که در شب کریسمس توسط خانواده تنها گذاشته شده اند. دو سارق به خانه آنها آمده و این دو کودک سارقین را با بابانوئل اشتباه گرفته اند...