داستان در سال ۲۰۳۸ در جهانی ویرانشده روایت میشود. انسانها در پشت دیواری غولپیکر پناه گرفتهاند و با یکدیگر در حال جنگ هستند. زنی به نام دنیس با تشویق نگهبانی به نام تام که وعده دنیایی بهتر را میدهد، به سفری پرمخاطره میرود.
یک خبرنگار جاهطلب که به دنبال فرصتی بزرگ است و یک شاهزاده سرکش که برای ماموریت به نیویورک فرستاده شده است، دنیایشان در تعطیلات کریسمس با هم تلاقی می شود و عشق و آنچه در کریسمس اهمیت دارد را کشف میکنند...
در 14 نوامبر 1944، گردان دوم تکاور موظف به محاصره شهر برگشتاین آلمان و تپه 400 می شود . یک موقعیت بسیار استراتژیک که زمینه بالایی را برای توپخانه برای رایش فراهم می کند...
یک تیم نخبه متشکل از متخصصان خدمات اضطراری و بلایای طبیعی زمانی که یک زلزله بزرگ آخرالزمانی تهدید می کند که سانفرانسیسکو را نابود می کند، برای نجات هر چه بیشتر جان افراد تلاش می کنند...
به دنبال فرار از زندگی سلطنتی خود، یک شاهزاده باهوش به ایالات متحده می آید تا کسب و کاری را در شهر کوچکی در شمال نیویورک راه اندازی کند و درگیر یک اسکیت باز سابق المپیک می شود...
بعد از اینکه بابانوئل تمام گوزن هایش را از دست داد، از جادوگر کریسمس کمک می خواهد. با این حال، او در مقابل خانه یک خانواده سقوط می کند و حافظه خود را از دست می دهد...
یک زن و دخترش وقتی سگ رزمی شوهر مرحومش برای زندگی در مزرعه آنها می آید، با او صمیمی می شوند. با این حال یک کلانتر فاسد هر کاری که لازم است انجام می دهد تا به زمین خانواده دست یابد ...
گای سایدز ، "کشیش جوانان آمریکا" ، متوجه می شود که او در یک ماشین بازاریابی کلیسایی مسیحی گیر کرده است و تصمیم می گیرد اشتیاق خود را برای کمک به دیگران در کشف ایمان به عیسی تجدید کند...
داستان فیلم در آینده ای نزدیک رخ میدهد که به دلیل قانون صفت سخت حفاظت از محیط زیست، کاغذ تبدیل به یک کالای بسیار نادر و یک دارایی لوکس شده است. چاپ کتاب جرم شناخته میشود و کتابخانه ها تبدیل به موزه های غیرقابل دسترسی شده اند. به لطف گوشی های هوشمند و شبکه بزرگ دسترسی به اطلاعات جهان تحت کنترل شرکت "Big Z" قرار گرفته و...
زن و شوهری که از هم طلاق گرفته اند در فضای مجازی به صورت اتفاقی با یکدیگر روبه رو شده و در آخر با هم یک قرار می گذارند ، بعد از این دیدار آن ها تصمیمی میگرند تا زندگی تازه ای را شروع کنند ولی ...
داستان فیلم راجع به مادری است که پسر بزرگش توسط چند نفر به قتل می رسد. حالا او خود میخواهد عدالت را در مورد آنها اجرا کند و در این راه هیچ چیز جلودارش نیست...
داستان سریال درباره افسر پلیسی به نام مارتین میباشد که عشق زندگیاش به قتل رسیده است. در این میان، مارتین به همراه یک قاتل در دنیایی از قاتلان حرفهای، یاکوزاها، مافیای روسی و گروهی از گانگسترهای نوجوان گرفتار خواهند آمد...
داستان این سریال در دهه 60 قرن نوزدهم (سال های 1860) در محله ای به نام "پنج نقطه" در شهر نیویورک اتفاق می افتد یک جوان تنومند ایرلندی که مامور پلیس میباشد, وظیفه دارد تا پایداری صلح و آرامش محله اش را که محله ای کاملاً آشوب گر است و تمامی خلاف کاران و یاغیان در آن زندگی میکنند, هنگامی که در عین حال با مردم بالا شهر جزیره مان هاتان در حال تعامل میباشد, تامین کند...