Translation is too long to be saved
سه سال پس از بمباران اتمی، میتسو، کتابدار جوان، تنها زندگی میکند و به خاطر مرگ در بمباران پدرش، که تنها خویشاوند زنده او بود، گرفتار گناه و اندوه است. یک روز، مرد جوانی به نام ماسا، برای مطالعه و یافتن سردخانه بمباران اتمی به کتابخانه اش مراجعه می کند...
در یک شهر ساحلی ، جسد دو عاشق که دست به خودکشی زده بودند در ساحل پیدا می شود. یک خبرنگار محلی و دلال زن مرده شروع به تحقیق می کنند و متوجه می شوند که اتفاق بسیار مشکوکی در حال وقوع است...
موراس یک محافظ در یک گروه یاکوزا است. اوچیایی یک افسر پلیس است که زمانی یک فعال دانشجویی بود. وقتی همدیگر را می بینند، تعجب می کنند که چقدر شبیه هم هستند. آنها تصمیم می گیرند مکان های خود را با یکدیگر عوض کنند...