در یک حمله ناگهانی، دیوید ون د ستن نه ساله، پدر و خواهرش را در یک حمله توسط قاتلان برابانت از دست داد. پدربزرگ او، آلبرت، باید به او کمک کند تا زندگی جدیدی برای خود بسازد...
زن جوانی از خواب بیدار می شود تا قتل خودش را روی دستانش کشف کند. او با تلاش برای کمک گرفتن و حل پرونده از پنج نفر محلی که به نوعی با شب مرگ او درگیر هستند، چیزهای بیشتری را کشف می کند.