سامانتا پس از آنکه پدرش را در جریان یک واقعه آخرالزمانی نامشخص که به نابودی نسل بشر میانجامد از دست میدهد، یک پایگاه نظامی متروکه را مییابد و برای مدتی نامعلوم اما طولانی در آنجا به تنهایی مطلق زندگی میکند. سم که فنون شکار و زندهگیری حیوانات را از پدرش آموخته است، به معنای واقعی کلمه یک بازمانده محسوب میشود.
نیکی ترنر، مکانیکی ساده ، پس از انتشار ویدئویی از او، مجذوب جرمی میچل خوش تیپ، می شود. آنها برای تبدیل نیکی به اولین زن مجری در بزرگترین نمایشگاه اتومبیل آمریکا تلاش می کنند...