سامانتا پس از آنکه پدرش را در جریان یک واقعه آخرالزمانی نامشخص که به نابودی نسل بشر میانجامد از دست میدهد، یک پایگاه نظامی متروکه را مییابد و برای مدتی نامعلوم اما طولانی در آنجا به تنهایی مطلق زندگی میکند. سم که فنون شکار و زندهگیری حیوانات را از پدرش آموخته است، به معنای واقعی کلمه یک بازمانده محسوب میشود.
این فیلم، داستان چهار خواهر و برادری است که به طور اتفاقی و در شرایطی غیرمنتظره، به خانهای جدید و پر از محبت میرسند. این داستان واقعی، با ترکیب طنز و درام، روایتی جذاب و دلنشین را برای مخاطب به ارمغان میآورد.
یک تشویق کننده با انگیزه ، ماده آزمایشگاهی را مصرف میکند که به او زیبایی و توانایی ورزشی بسیاری میدهد . این مواد عوارض جانبی غیر قابل پیشبینی دارد . کیسی روز به روز بزرگتر و بزرگتر میشود ...
چه اتفاقی میافتد وقتی شش غریبه خوششانس، سه پسر جوان خوشتیپ و سه زن از سراسر جهان، در یک مسابقه تصادفی برنده میشوند - سفر با تمام هزینهها به یک خانه ساحلی شگفتانگیز در مالیبو، کالیفرنیا، به لطف یک مسابقه بزرگ. شرکت های اینترنتی - فقط برای اینکه بفهمند باید آن را با یکدیگر به اشتراک بگذارند.
یک سوپراستار سینما که دوران اوجش به اتمام رسیده است، بایستی با روی جدید و نامرد زندگی خود مواجه شود. فیلم نه تنها در مورد کاهش محبوبیت ستارهها است بلکه نگاهی به پروسه دردناک پیری دارد......
همانطور که یک کوسه سفید بزرگ جهش یافته، سه سر، مسیر خود را از یک سر کشتی به انتهای دیگر می خورد، مسافران باید با استفاده از هر چیزی که می توانند با شکارچی مرگبار مبارزه کنند...
خبرنگاری به نام "گری وب" در دهه ۱۹۹۰ متوجه نقش سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا (سیا) در وارد کردن کوکائین به کالیفرنیا می شود . معاملهای که پول آن صرف تامین هزینههای شورشیان کنترا در نیکاراگوئه می گردد. "گری وب" با حمایت همسر و فرزندانش داستان را پیگیری و با ارائه شواهد آن را علنی می کند . به همین دلیل سازمان سیا و همکاران رقیب او را هدف قرار می دهند و “گری وب” چارهای ندارد جز اینکه برای شهرت و خانواده خود مبارزه کند…
کلر که قصد ازدواج دارد تصمیم می گیرد تا به همراه دو دوست و خواهرش به لس آنجلس بروند و آخرین مهمانی مجردیشان را دور هم باشند. اما طولی نمی کشد که اوضاع از کنترل خارج می شود و...
سه رفیق قدیمی که در دهه ششم زندگی خودشان به سر می برند ،برای برهم زدن ریتم زندگی یکنواختشان تصمیم میگیرند خودشان را وارد جشن مجردی آخرین دوست مجرد باقی مانده شان کنند...
وکاس و ناثان اسکات، دو برادر ناتنی، در شهر کوچک و پرهیاهوی تری هیل، کارولینای شمالی، زندگی میکنند. آنها در زمین بسکتبال و در میان دوستانشان با هم رقابت میکنند و گاهی اوقات با هم اختلاف نظر دارند.
دو برادر خون آشام به نام های «استفان» و «دیمن»، که دارای زندگی جاودانه هستند، قرن هاست که میلشان برای نوشیدن خون انسان را مخفی کرده و میان مردم زندگی می کنند. آن ها قبل از اینکه اطرافیان متوجه عدم تغییر سن آن ها شوند، از شهری به شهر دیگر نقل مکان میکنند. اکنون آن دو به شهر ویرجینیا بازگشته اند، همان جایی که به خون آشام تبدیل شدند. استفان پسر شریفی است و خون انسان را به خود ممنوع کرده تا مجبور نباشد کسی را بکشد، اما همواره سعی می کند مراقب اعمال برادر شرورش، دیمن باشد. بعد از آمدن به ویرجینیا، طولی نمی کشد که استفان عاشق یک دختر مدرسه ای بنام «الینا» میشود...
یک تریلر چندلایه که به بررسی تفاوتهای بین آرزوهای جوانی و واقعیت بزرگسالی میپردازد، زمانی که زندگی گروهی از دوستان دانشگاهی برای همیشه تغییر میکند پس از پایان یک تعطیلات آخر هفته جشن با مرگ یکی از آنها.