اولیس به سراغ یک مشاور شغلی میرود و در پایان، کلینیک را با توانایی شگفتانگیزی ترک میکند؛ او حالا میتواند با یک لمس ساده، شغل مناسب هر فرد را کشف کند.
پس از پایان یک روز کاری ، ویرجیلیو منشی تلفنی خانه را روشن می کند و پیامی ناراحت کننده از کلارا می شنود که پایان رابطه آنها را اعلام می کند - اگرچه او نمی داند آن زن کیست...