مارینا تصمیم میگیرد مادرش، پاتریشیا، را که فکر میکند باید مثل یک بیوه رفتار کند، به خانه خودش بیاورد. پاتریشیا با زندگی در کنار مارینا میفهمد که چیزهای زیادی برای انجام دادن و کشف کردن وجود دارد و هر دو با هم دنیای جدیدی را پیدا میکنند.
خاویر و فیلیپ اکنون والدین تمام وقت دخترانشان هستند. با این حال، پدران متوجه می شوند که دختران چیزی را از دست داده اند: یک مادر. برای یافتن مادر ، با نقشه ای مخفی، دوست خود را به تعطیلات دعوت می کنند...