در پاریس اشغال شده توسط نازیها در سال 1942، خانوادهای مجبور میشود در یک اتاق زیر شیروانی کوچک پنهان شود تا از دستگیری توسط سربازان آلمانی در حملاتشان برای به دام انداختن تمام جمعیت یهودی، در امان بماند.
آنا، شانزده ساله، با ربکا، مادرش زندگی می کند. آنا شروع به کشف احساسات خود می کند. وقتی آنا متوجه می شود که باردار است، مادرش خودش را در همان سن و سال در او می بیند...