یک بوکسور جوان و امیدوار به لطف دوستش، ماتئو، از یک تصادف مرگبار جان سالم به در میبرد. پس از بهبودی، دردی اسرارآمیز شروع به آزار دادن او میکند و آینده بوکس او را در دنیایی که ضعف در آن تحمل نمیشود، به خطر میاندازد.
پروسپر، رانندهی اوبر شکستخوردهای که با مادرش زندگی میکند، مردی در حال مرگ را که تیر خورده، سوار میکند. او جسد را رها میکند اما چکمههای تمساح مقتول را برمیدارد. با پوشیدن چکمهها، روح کینگ، گانگستری معروف، او را تسخیر میکند. حالا پروسپر و کینگ در یک بدن برای یافتن قاتل کینگ تلاش میکنند.
دو دختر ناپدید میشوند. پلیس تازهکار، پل شارتیه، به یک واحد مخفی که یک مجرم را تعقیب میکنند، میپیوندد. پس از اینکه این عملیات با شکست مواجه میشود، شارتیه که از محدودیتهای قانونی ناامید شده، شخصاً به دنبال مجرمان میرود.
آنتوان که در حومه پاریس زندگی میکند، به طور تصادفی در اپرای گارنیه متوجه استعداد ذاتی خود در خوانندگی میشود. او برای ادامه این راه و فراگیری آموزشهای لازم، مجبور است حقیقت را از خانواده و دوستان خود پنهان کند.
آنا، شانزده ساله، با ربکا، مادرش زندگی می کند. آنا شروع به کشف احساسات خود می کند. وقتی آنا متوجه می شود که باردار است، مادرش خودش را در همان سن و سال در او می بیند...
داستان فیلم Sentinelle در خصوص یک سرباز فرانسوی آموزش دیده و ماهر میباشد. وی پس از ماموریتی خطرناک، آسیب میبیند و به خانه منتقل میشود. از طرفی متوجه میشود که خواهر او تحت آزار و اذیت مردی قرار گرفته و تصمیم میگیرد که برای شکار این مرد، از مهارتهای خود استفاده کند. داستان به گونهای پیش میرود که ....
نیلا، دختر الجزایری هست که در در حومه پاریس با مادر و مادربزرگش زندگی می کند. او در محله از دوستان خوبی دارد، از جمله یک پسر به نام منیر، که راننده اوبر (یک سرویس هم سفری آنلاین مانند اسنپ) است. نیلا همیشه یک شاگرد خوب بوده است، او تصمیم گرفته که به یک وکیل موفق تبدیل شود و برای این منظور در دانشگاه آسا در پاریس ثبت نام کرده است. اما در اولین روز از دانشگاه دچار تنش های نژادپرستانه استادش میشود و...