در پاریس، یک بازیگر مشهور که از زندگی و کار خود دلسرد شده، با یک پیشخدمت که روزگار سختی را میگذراند، آشنا میشود. این آشنایی، سرآغاز یک رابطه عاشقانه غیرمنتظره است. اکنون سوال اینجاست که آیا عشق آنها خواهد توانست در برابر کانون توجه شدید رسانهها و شهرت، دوام بیاورد؟
یک زوج جدا شده که برای دستگیریشان جایزه تعیین شده است، برای نجات جان خود و پسرشان، مجبور به فرار از دست کارفرمای پیشینشان میشوند؛ کارفرمایی که یک گروه از نیروهای ویژه پنهانی را برای نابودی آنها اعزام کرده است.
پس از ۱۵ سال ازدواج پایدار، بازگشت عشق دوران کودکی جولین، زندگی ماری را تحت تأثیر قرار میدهد. ماری به وفاداری همسرش شک میکند و در میانه این بحران عاطفی، به غریبهای کاریزماتیک جذب میشود که به او حس ارزشمندی میبخشد.
زی، ملقب به "ملکه مرگ"، قاتلی بیرحم و مزدور است که شهرت او زبانزد خاص و عام است. اما زمانی که از به قتل رساندن زنی نابینا سر باز میزند، در گردابی از شکار و تعقیب گرفتار میشود. همکاران جنایتکارش برای انتقام به دنبال او هستند و یک کارآگاه مصمم نیز در پی دستگیری اوست.
در طول جنگ جهانی اول، پدری در ارتش فرانسه ثبت نام می کند تا در کنار پسر 17 ساله خود باشد که برخلاف میل او به خدمت گرفته شده بود. آنها با اعزام به جبهه، خود را در مقابل جنگ در مستعمره سنگال فرانسه می بینند...
عثمان و فرانسوا دو پلیس با سبک های بسیار متفاوت هستند. این دو یک بار دیگر برای یک تحقیقات جدیدجمع می شوند. چیزی که به نظر می رسید یک معامله ساده مواد مخدر باشد، معلوم می شود که یک پرونده جنایی در مقیاس بالاتر است...
هنگامی که یک دوست دوران کودکی از میامی پس از هشدار در مورد تجاوز به باندهای مواد مخدر کشته می شود ، باآبا به میامی نقل مکان می کند و با یک افسر محلی برای سرنگونی جنایتکاران همکاری می کند.
دکتر ناک یک اوباش سابق است که پزشک شده است و به روستای کوچک سنت موریس می آید تا با روش خاصی ثروت خود را به دست آورد. این باعث خواهد شد که اهالی روستا باور کنند که آنقدرها هم که فکر می کنند سالم نیستند...
"ساموئل" از یک دختر (گلوریا) که مادرش او را ترک نموده مراقبت می کند ، تا زمانی که دیگر قادر به این کار نبود و تصمیم گرفت تا کودک را به مادرش بسپارد ، لذا به لندن جایی که مادرش کار می کرد سفر کرد ولی او را پیدا نکرد ، هشت سال بعد در حالی که ساموئل و گلوریا به یک دوستِ جداناپذیر تبدیل شده بودند سروکله ی مادر گلوریا پیدا می شود و ...
داستان فیلم درباره ی پروفسوری به نام رابرت لانگدون می باشد که در یک بیمارستان ایتالیایی به هوش می آید. او که حافظه اش را از دست داده است با دکتر بروکز همراه می شود تا فاجعه ای قریب الوقوع را متوقف سازند و...
داستان فیلم درباره ی تاریخچه ی دلقکی به نام “رافائل شکلات” می باشد. او اولین هنرمند سیاه پوست سیرک در فرانسه بود که در اواخر قرن نوزدهم به موفقیت بزرگی دست یافت و…
آدام جونز سرآشپزی است که زندگی و شغل خود را به علت استفاده از موارد مخدر نابود کرده است. اکنون او مواد مخدر را کنار گذاشته و به لندن بازگشته و تصمیم دارد تا رستواران خود را باز کند و هدف او دریافت سه ستاره Michelin است...
یک زوج جوان آمریکایی، «تام» و «آنا» که بدهی زیادی دارند، رویای خود را که داشتن خانه و تشکیل خانواده ای خوشبخت می باشد را در خطر می بینند، در این بین آنها متوجه می شوند که مستاجر آپارتمان طبقه زیر آنها به قتل رسیده است و در صحنه جرم 400.000 دلار را می ربایند. اگرچه آنها در ابتدا برای برداشتن پول و خاتمه دادن به بدهی های خود مردد هستند، اما تام و آنا تصمیم می گیرید که بی سر و صدا این کار را انجام دهند؛ اما زمانی که آنها شروع به خرج کردن پول می کنند و گمان دارند همه چیز تمام شده است، دزدی که در ابتدا برای سرقت آمده بود و پس از قتل مستاجر ناکام از بدست آوردن پول گریخته بود، برای بازستاندن پول برمی گردد و این آغاز یک اتفاق شوم برای آدمهای خوب این ماجراست…
۲۲ سال پس از پایان ماجراهای «پارک ژوراسیک» (نسخه اصلی فیلم در سال ۱۹۹۳ به کارگردانی استیون اسپیلبرگ)، این محل به صورت یک پارک تفریحی توریستی درآمده و دایناسورهای واقعی قرون کهن (که توسط دانشمندان دوباره خلق شده و امکان حیات یافتهاند) در آن قرار دارند ...
: سامبا ۱۰ سال پیش از سنگال به فرانسه مهاجرت کرده است. او در این مدت شغل های زیادی را امتحان کرده است. از طرفی دیگر آلیس که یک مدیر ارشد است نیز از کار خود خسته شده است. سامبا حاضر است هرکاری کند تا به شغل مدیریتی برسد، اما آلیس می خواهد کنار بکشد و به زندگی اش برسد، تا اینکه