Shirine Boutella

داستان ناصر، روزنامه‌نگار چهل‌و‌پنج ساله‌ای است که پدیدار شدن طوفان‌های غیرعادی شن زرد در الجزیره و نواحی اطراف آن را رصد می‌کرده است.

داستان دربارهٔ کاپیتان جسور پلیس نیس به نام آلیسون فلش است که به اجبار باید با یک کارشناس جرم‌شناسی از پاریس به نام لیلا بالانی که در میدان عمل کارایی ندارد، همکاری کند.

الجزایر ، 1997. تروریست هایی که خواهان دولت اسلامی و کهن هستند در همه جا هستند. زنان مظلوم واقع شده اند.دانشجوی جوان علاقه زیادی به انجام یک نمایش مد دارد.

آسن دیوپ ، دزد نجیب زاده با الهام از ماجراهای آرسن لوپین ، قصد دارد انتقام پدرش را به خاطر بی عدالتی که توسط یک خانواده ثروتمند وارد شده ، بگیرد.