نمایشنامهٔ صحنهای مشهور هنریک ایبسن که در سال ۱۸۹۱ نوشته شده، اکنون به شیوهای پرشور و باشکوه (حماسی و احساسی) بازتولید شده است.هددا گابلر که میان حسرت گذشته و خفگی حال گرفتار است، در طول یک شب پُرتنش، تمایلات سرکوبشده را آزاد کرده و خود و اطرافیانش را وارد گردابی از دسیسهچینی و خیانت میکند.
کارلا در خانه با پدر مهربان اما مستبد خود زندگی می کند. هنگامی که انزوای آنها توسط یک غریبه مرموز قطع می شود، کارلا دلایل کناره گیری خانواده اش از دنیای بیرون را زیر سوال می برد و اسرار تاریکی را کشف می کند که...
داستان در مورد مری ویلیرز، کنتس باکینگهام، در قرن هفدهم انگلستان، و پسر زیبای خود، جورج هست. از طریق نقشههای ظالمانه، این زوج از ابتدایی فروتنانه به یکی از ثروتمندترین، صاحب عنوانترین و تأثیرگذارترین مادر و پسرانی تبدیل شدند که انگلستان تا به حال دیده بود.
آیریس که برای امرار معاش در کنار خواهر دوقلویش عروسک می کشد. آیریس با سیلاس آشنا می شود و سپس به لوئیس فرصتی برای فرار و شروع یک زندگی جدید به او پیشنهاد می شود. برای این کار، او باید خواهرش را رها کند.