زن و شوهری کنسرت پیانو پسرشان را همراهی می کنند. در حالی که موسیقی کلاسیک قلب آنها را لمس می کند، خاطرات دردناک گذشته - فقر و اعتیاد به الکل پدر - با پیروزی و موفقیت زمان حال در تضاد است...
در پایان قرن نوزدهم در ریودوژانیرو، مرد جوانی که در خانه رئیس والدینش زندگی می کند، دیوانه وار عاشق همسر او می شود. او نیز به نوبه خود متوجه ویژگی های تقریبا بالغ پسر می شود. رویاها و آرزوها با واقعیت آمیخته می شوند...
لورا، نویسنده ای متاهل، عاشق جولیو، دلال آثار هنری می شود. حتی پس از اینکه او در برابر تمام تلاشهای او برای جذب او مقاومت میکند، به نوشتن نامههای عاشقانه برای او ادامه میدهد و تمام احساسات و لذتهای صمیمی را که هرگز با شوهرش نداشته است، آشکار میکند...