داستانی شبیه به فیلم کوتاه "برشهای کوتاه" (1993)، اما با بودجهای کمتر، در یک روز گرم ژوئنی در شهر بندری آنتورپ روایت میشود. ناتالی، شوکی برادرش، والتر دوست پسرش و لارا دوست دختر سابق او، فرمین نگهبان گالری، پل گارسین معلم فرانسوی ناراضی، چند جوان خوشگذران از شهر گنت و ویندمن مرموز، هرکدام به صورت جداگانه و بدون ارتباط ظاهری با هم، به انجام کارهای خود مشغول هستند.