یک پزشک جوان که در حال حاضر در یک شهر بزرگ کار میکند، برای کریسمس به خانه بازمیگردد و متوجه میشود که پدرش تصمیم به بازنشستگی گرفته است. او که با عشق دوران دبیرستانش دیدار مجدد میکند، در مورد ماندن در شهر و اداره کار پدرش تردید میکند...
یک مجری تلویزیونی توسط نامزدش تحقیر می شود و به یک شهر کوچک می رود . در آنجا، او به بچههای شهر کمک میکند تا برای نمایش شو خیابانی کریسمس چیده شده توسط آنها، آماده شوند ...