زندگی دو خواهر به نامهای دیوسا و کلاودیا با آمدن یک کارناوال به شهرشان تغییر میکند. وقتی هر دوی آنها بیگناهی خود را به مردان کارناوالی تسلیم میکنند، رویاهایشان بر باد میرود.
یک مدل در حال رنج کشیدن، یک تخفیف بزرگ اجاره را برای یک آپارتمان کوچک کسب میکند. این تخفیف را به لطف نگهبان جوانی که به او علاقهمند است، میگیرد. او نمیداند که کسی پشت آینهها، هر حرکتش را تماشا میکند.
هنگامی که اوکا به جزیره میرسد، جنی، دختری جوان از محله فقیرنشین، آرزو دارد که مانند او باشد. وقتی اوکا همه چیز را به او میآموزد، جنی متوجه میشود که طعم تلخ اشتباه خود را چشیده است.