داستان در سال ۱۹۴۴ روایت میشود. ویکتوریا که از اسارت به عنوان "زن آسایشگر" فرار کرده، پناهگاه و عشقی تازه را در کنار مردی مییابد که سلینا در فیلم اول او را ترک کرده بود.
داستانی پرشور از عشق ممنوعه یک پرستار به مردی مرموز که در اتاق زیر شیروانی زندگی میکند. آنها رابطهای عاشقانه و پر از صمیمیت و داستانهای زندگی مشترک را تجربه میکنند، اما ناگهان یک روز آن زن بدون هیچ اثری ناپدید میشود.
رقصندهای سابق، بدون اجازه دوستپسر محافظهکارش به کلاس رقص با میله برمیگردد. او سپس با مربی جذابی آشنا میشود که هیجان را به زندگی ج.ن.س.ی.ا.ش بازمیگرداند.
گلن، جوانی با انگیزه انتقام، با فریب دادن زنان خانواده، نقشه پیچیدهای را میچیند. اما سرنوشت به گونهای دیگر رقم میخورد و او با اتفاقی غیرمنتظره روبرو میشود.
لورا نقش در این نمایش را می پذیرد تا علیه مادرش شورش کند. کارگردان او را وادار می کند تا آسیب پذیری و عصبانیت خود را آشکار کند، به این امید که آنها این احساسات را روی صحنه نشان دهند.
این داستان حول محور یک زوج و اتفاقاتی که برایشان میافتد میچرخد. زنی ناخوانده با خواستههای خود زندگی شخصی آنها را به هم میریزد. در این میان، شاهد تقابل...
اعضای یک خانواده شش نفره با مشکلات جدی مواجه میشوند که تهدیدی برای پایداری خانواده محسوب میشود. در این شرایط دشوار، زنان خانواده با تلاشهای پیگیر خود سعی دارند تا خانواده را متحد نگه دارند.
مرد جوانی به نام اِدمار دیوانه وار عاشق کاریسما، یک زن باریو می شود. اما اگر ادمار عمیق ترین و تاریکترین راز کاریسما را دریابد، آیا او همچنان عاشق او خواهد بود؟..