جکسون پس از درگذشت خواهرش، مسئولیت نگهداری از برادرزادهاش هارمنی را بر عهده میگیرد. او امیدوار است با استفاده از سرمایه هارمنی، بارش را از ورشکستگی نجات دهد. در همین حال، پدر جدا افتاده هارمنی با هدف گرفتن حضانت او و تصاحب سرمایه، به زندگی آنها بازمیگردد. هارمنی نیز دوری از مادرش و به خصوص فقدان لحظات دلنشین خواندن با او در تعطیلات را به شدت احساس میکند.
خبرنگار الکلی، داگی پیرس، توسط جنایتکاران "بانی و کلایو" گروگان گرفته میشود و فرصتی برای یک مصاحبهی مهم مییابد. او برای افشای رازهای آنها باید زنده بماند.
نائومی پس از مرگ فرزندش افسرده میشود و شوهرش از او دور میشود. شوهرش برای احیای زندگی مشترکشان، او را به بیرون دعوت میکند و با زن مرموزی آشنا میشوند. نائومی در نهایت در یک رابطه چندگانه دروغین گرفتار میشود.
ماهاگونی اشرافی که در جستجوی عشق است، به دلیل تجربه خشونت خانگی خود، خشم آلود میشود و به خودش نیز ستم میکند. اما آیا ایمانش به خداوند به موقع او را از راه هلاکت نجات میدهد؟...