داستان دربارهی هیپو، نوجوانی با رفتارهای خاص، و خواهر ناتنی مجارستانیاش، باترکاپ است که در اواخر دههی نود میلادی در آمریکا، در زیر سایهی مادری با سابقه دستکم یک بار بستری شدن در آسایشگاه روانی، با دشواریهای دوران بلوغ دست و پنجه نرم میکنند.
در سال 1847، یک بیماری همهگیر مرموز در یک بیمارستان زنان و زایمان در وین در حال گسترش است. در این میان، دکتر ایگناتس سملوایس تلاش میکند تا با به چالش کشیدن تمام نظریههای سنتی، تب زایمانی را شکست دهد.