کَریس که در آستانه سی سالگی است، پس از زخمی شدن توسط دکتر ماریِک در حین انجام لق.اح مصنوعی، با فروپاشی زندگی خود روبرو می شود. او که از خشم و عطش انتقام لبریز است، دکتر ماریِک را در خط آهن پیدا کرده و او را به زیرزمین خانه اش می کشاند. کَریس مصمم است که به هر قیمتی که شده، حتی به قیمت جانش، عدالت را اجرا کند.
ورن ویلیامز، درمانگر هنری، پس از مرگ مادر خواندهاش متوجه میشود که مادر واقعیاش نیز به همین شکل جان خود را از دست داده است. او به این باور میرسد که پدرش هر دو زن را به قتل رسانده است. او باید راهی پیدا کند تا خود و خواهر و برادران کوچکترش را از پدرش دور نگه دارد...