دو مرد سرگردان و بیچاره به نامهای فرانک و برونو با زنی به نام لینده متحد میشوند تا زمین او را از چنگال غاصبان درآورند. آنها سفری دشوار را در سرزمینهای خشک و سوزان جنوب آریزونای دهه 1870 آغاز میکنند تا یک نوازنده افسانهای را در مرز پیدا کنند. در طول این سفر، آنها با مفاهیمی عمیق فلسفی در مورد هنر، تاریخ و خاطرات روبرو میشوند و درگیر ماجراهایی هیجانانگیز مانند تیراندازی، اسبسواری، رقص در سالنهای غرب وحشی میشوند.