جگی، مهندسی بیکار، به توصیه دوستش یک کسبوکار کوچک راهاندازی میکند. اما وقتی عاشق دختر یک میلیونر میشود و به او میگوید که صاحب زنجیرهای از رستورانهاست، درگیر دردسر میشود.
این فیلم، یک اثر تاریخی است که در دورهای میگذرد که تلویزیون یک نوآوری بیسابقه محسوب میشد. داستان این فیلم حول محور داستان عاشقانه قهرمان و این واقعیت میچرخد که داشتن تلویزیون، یک نماد مهم از جایگاه اجتماعی به شمار میآمد.