بعد از اینکه مالکوم از سرنیتی خواستگاری میکند، سرنیتی او را برای تعطیلات به خانهشان میبرد تا با خانوادهاش آشنا شود. فضای جشن و تعطیلات برقرار است، تا اینکه آنها متوجه میشوند دنزل، دوستپسر سابق سرنیتی، پس از آتشسوزی خانهاش، با خانواده او زندگی میکند. رقابتی بین مالکوم و دنزل شکل میگیرد که در نهایت به یک نبرد هوشمندانه و خندهدار در طول تعطیلات آخر هفته منجر میشود.
در آیندهای تاریک و ویرانشده، جایی که تنها بازماندگان بشریت افراد آفریقاییتبار هستند، پادشاه تبعید شدهای به نام اکتاویوس مسئولیت رهبری را بر عهده میگیرد. او باید قومی را متحد کند که پس از یک فاجعه جهانی، به جای اتحاد در شباهتهایشان، بر تفاوتهایشان تمرکز کردهاند.
دختر درسخوان و خوره کتاب، در حالی که عاشق فروشنده مواد مخدر میشود، عمیقاً در زندگی خیابانی غرق میشود. فقط یک مشکل وجود دارد، هیچ کس در این بازی وفادار نیست.
دو دوست که در کودکی آرزوهای مشترکی داشتند، در بزرگسالی با تصمیمات خود، نه تنها زندگی خودشان، بلکه زندگی خانوادههایشان را نیز تحت تاثیر قرار میدهند و مجبور میشوند با عواقب این تصمیمات روبرو شوند.