اتوموبیل حامل «جانت» (ساراندون) و «براد» (باستویک) که تازه با یک دیگر نامزد شده اند، در جاده ای خراب می شود و آنان در هوایی توفانی برای کمک به خانه ی بزرگی مراجعه می کنند. خیلی زود روشن می شود که خانه در تصرف بیگانگان از سیاره ای دور به نام ترانسیلوانیاست…
آغاز قرن بيستم. «جان مکيب» (بيتي)، قمارباز خوش شانس و دوره گرد، وارد شهر کوچک معدني پرسبيترتان چرچ مي شود. شهرت کاذب او در هفت تيرکشي، خيلي زود ميز قمارش را در کافه ي شيهان رونق مي دهد و «مکيب» با پول هايي که مي برد، سه خيابان گرد را از شهر بيرپا مي آورد و کسب و کار تازه اي به راه مي اندازد...
در جنگ جهانی دوم نیروهای آمریکایی پایگاهی برای نیروهای خود در بریتانیا برپا کردند.اما بسیاری از مردم بریتانیا از این کار آنها رضایت زیادی نداشتند."جان" کاپیتان متاهل ارتش آمریکا با "هلن" زنی که همسرش در میدان جنگ به سر می برد آشنا می شود و...