
Patrick Fabian
- نام اصلی : Patrick Fabian
- پیشه : بازیگر مرد,تهیه کننده
- تولد : December 7, 1964 در Pittsburgh, Pennsylvania, USA
- جوایز : برنده 2 جایزه و نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
شناخته شده با
-
The Last Exorcism (2010)
5.6563 / 100 -
Better Call Saul (2015–) TOP 250 | #26
99.3 -
Bad Ass (2012)
5.51- / 100
-
-
6.87.4- / 100
پس از مرگ سوپرمن چندین ابرقهرمان جدید خود را به عنوان جانشین احتمالی او معرفی میکنند اما...
-
-
-
7.88.9
کارآگاه نیک برکات فکر می کرد که برای کار در دایره ی جناییِ پورتلند آمادست , تا اینکه شروع به دیدن چیزهایی کرد که توضیحی براشون نداشت . و بعد از ملاقات با آخرین بازمانده ی خانوادش , نیک به رازی که در پس این وقایع هست پی می بره . نیک مثل بقیه ی آدمها نیست , اون از نوادگانِ نسلی از شکارچی هاست که به اسم “گریم” شناخته می شن. کسانی که مسوول جلوگیری از تکثیر موجوداتِ ماورالطبیعه هستن. و این گونست که داستانِ نیک آغاز می شه , در حالی که در ابتدا نسبت به این جریان بی میله ولی در حالی که مشغول کار بر روی پرونده های جنایی به همراهِ همکارش هست به جریاناتی بر می خوره که باعث می شه با دنیای این موجوداتِ انسان نما ارتباط برقرار کنه...
-
7.27.2
داستان سریال درباره رابطه دو نفر به نامهای ویلیام ترومن و گریس آدلر است در در آپارتمانی در نیویورک سیتی زندگی می کنند. ویل وکیل است و گریس طراح داخلی...
-
7.18.6
"والتر اوبراین" یک نابغه کامپیوتر با ضریب هوشی بالاست که توسط واحد امنیت ملی ایالات متحده به کارگرفته میشود تا به همراه اعضای گروه خود این سازمان را در مقابله با تهدیدات پیچیده و خطرناک موجود در دنیای مدرن یاری کند. اما هرچقدر که او و اعضای گروهش در حل مشکلات و تهدیدهای دشوار دنیای فناوری تبحر دارند، در برقراری ارتباط با محیط پیرامون و سایر افراد جامعه دچارمشکل می باشند...
-
8.38.9
این سریال به سبک اکشن، ماجرایی و هیجانی است. نقش اول این داستان «جک باور» در ادارهٔ CTU (واحد ضد تروریستی) مشغول به کار است و هر فصل یک روز از زندگی او را در حال مبارزه با یک نقشهٔ تروریستی بزرگ و خطرناک نشان می دهد…
-
2010–2015 | زمان 30 دقیقه | کمدی7.2-
سه خانم اهل لوس آنجلس در راه سفر به پاریس مجبور به فرود اضطراری در فرودگاه کلیولند میشوند و تصمیم میگیرند در اطراف اون شهر چرخی بزنند و ...
-
8.37
سریال داستان پسری است به اسم "ند". "ند" ۹ سالشه که متوجه میشود توانایی خارقالعادهای دارد: میتواند موجودات مرده را تنها با یک بار لمس کردن زنده کند . "ند" اما خبر از محدودیتهای این موهبت نداره. همان روز مادر "ند" میمیرد و ند هم زندهاش میکند. یکدقیقهی بعد پدر دختر همسایه میمیرد. شب موقعی که مادرش میبوسدش، مادرش هم میمیرد. محدودیتها اینهاست: ۱- اولین تماس زنده میکند و دومین تماس جان رو میگیرد، برای همیشه. ۲- اگه موجودی را که زنده کرده ظرف یک دقیقه دوباره برنگرداند یکی دیگر به جاش خواهد مرد. "ند" البته عاشق دختر همسایه هم بوده. ۱۸ سال بعد، "ند" شده یک pie-maker موفق و منزوی. تقریبا با هیچ کس رابطهای ندارد. یه کارآگاه خصوصی به اسم "امرسون کد " اتفاقی متوجه توانایی ند میشود و با هم شروع به کار میکنند، به این شکل که "امرسون" پروندههای قتل رو پیدا میکند، "ند" هم با زنده کردن مقتول و پرسیدن چندتا سوال به حل پرونده کمک میکند. یکی از پروندهها مربوط میشود به قتل دختری روی قایق تفریحی. دختری به اسم "چارلوت چاک چارلز" دختر همسایهی "ند"، عشق دوران کودکیش که پدرش را اتفاقی کشته بود...
-